اسلام دین عقل ومنطق وبرهان است ودستور پذیرش هیچ عقیده ای را نمی دهدمگر اینکه دلایل قطعی وعقلی بر صحت آن اقامه نماید وهیچ عقیده ای را مورد نقد قرار نمی دهد مگر اینکه بطالت ونادرستی آنرا با دلایل روشن بیان دارد.
قرآن به صراحت تفاوتهای فراوان موجود دربین پرستش چند معبود ویکتا پرستی را اعلام میداردومی فرماید پرستش خدای مسلط وچیره بهتر است چون باعث می شود انسان از زیر بار سنگین هدایا وقربانی وعبادت برای چندین خدا رهایی یابد (ءأرباب متفرقون خیذ ام الله الواحدالقهار یوسف:39)
واز طرفی یکتا پرستی ،اتحاد ودوستی را دربین جامعه انسانی به وجود می آورد.
در ذیل مختصراً به چند دلیل اساسی ومهم بر وحدانیت خدوند اشاره می کنیم:
1-هرآنکس که در این نظام استقرار یافته وآفرینشهای شگرف وگردش منظم آن تفکر کند درخواهد یافت ،هرچه در این جهان هست گواهی می دهد که تحت اراده وتصرف خدای یگانه هست.
«لوکان فیهما آلهه الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون انبیاء'22»
اگردرآسمان وزمین به جزالله ،خداوندی دیگر وجود میداشت ،فساد وکم کاری درآن راه پیدا می کرد،پس آفریننده آسمان وزمین از کوربینیها واوهام مشرکان پاک ومبراست.
2-این ارتباط محکم ومتفق وهمیشگی که مابین اجزای گیتی وجود داردگواهی می دهد که تحت سیطره ومالکیت پروردگاری یگانه است واگر با خدای یگانه ،خدای دیگری می بود هر خداوندی آفریده ه9ای خود را جدامی کردوما شاهدجداشدن اجزای جهان می بودیم، وچقدر بد می شداگربرای خورشید خداوندی میبود نورآنرا ازما دریغ میداشت وبرای درخت خداوندی می بود وازما ثمر وسایه آنرا دور می کرد وبرای ابرخداوندی می بود وازماباران را قطع می نمود.
«مااتخذالله من ولدٍ وماکان معه من الهٍ اذاً لذهب کل الهٍ بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض مومنون:91»
وخداوند هرگز فرزندی نگرفت وهرگز خدایی با اوشریک نبوده است واگرشریکی وجود میداشت هرخدایی به آفریدگان خود می پرداخت وهریک از خدایان بردیگری برتری وچیرگی می جست .
3-اگر با خداوند، خداوند دیگری می بود، هرآیینه بعضی از آنها تلاش می کردند بر دیگری برتری یابند، ودر این هنگام گیتی شاهد جنگهای ترسناک وویران کننده می شد، وجهان میدان مقابله وزو آزمایی بین خداوندان جنگجو ومتنازع می گشت.ویا گروهی با همکاری وتعاون یکدیگر قید نفوذ وبرتری را دراین جهان بردیگری میداشتند.
«قل لوکان معه آلهه کما یقولون اذاً لابتغواالی ذی العرش سبیلاً سبحانه وتعالی عما یقولون علواً کبیراً اسراء:42-43»
بگو اگربا خداوند آنچه که میپندارید خدایانی بودند در این صورت قطعاً در صدد برمی آمدندکه بر صاحب تخت چیره شوند.خداوند ازآنچه آنان می گویند بسیار به دور وخیلی والاتر است.
یکتا پرستی اولین پایه وقاعده اسلام است که لازم است درقلب هر انسان مسلمانی جایگزین شود وبه آن ایمان داشته باشدوبا زبان به آن اعتراف نماید وبا صراحت بگوید:"لا اله الاالله
هیچ معبود به حقی جز ذات الله وجود ندارد
کلمه "الله" نامی است برای آفریننده جهان،وکلمه "لااله" به معنی نفی وسلب همه معبودات وابطال هرعبادتی برای آنهاست،وکلمه "الاالله" به معنی اثبات عبادت تنها برای یک معبود به حق که همانا ذات الله وآفریننده کائنات است می باشد.
وقتی که یک انسان مومن شهادت می دهد ومی گوید:"لا اله الا الله" این شهادت اعتراف زبانی وایمان وتصدیق قلبی اوست که با علم ویقین کامل می گوید هیچ معبودی جز ذات الله وجود ندارد واین شهادت درحقیقت شهادت بر وجود الله و وحدانیت اوست.
دنباله مطلب قبل :
اهمیت توحید
حال که به اهمیت عقیده پی بردیم،ببینیم کدام مورد از عقائدازهمه مهمتر می باشد؟
توحید مهمترین مسئله در عقیده می باشد؛خداوند متعال در قرآن مجید هدف از بعثت وفرستادن پیامبرانش را تحقق بخشیدن به توحید وریشه کن کردن شرک ومظاهر شرک مطرح می کند:«ولقدبعثنا فی کل امة رسولاً اَن اعبدواالله واجتنبوا الطاغوت»
یقینا ما درهرقوم وملتی پیامبری را فرستادیم با این ندا که تنها خدا رابپرستیدوازطاغوت"غیر خدا" بپرهیزید.
همچنین میبینیم مسئله توحید آنقدر مهم است که خداوند یک سوم قرآن را به آن اختصاص داده است.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیز خواندن سه بار سوره توحید رابرابریک ختم کامل قرآن (در اجر وثواب)قلمداد می کند.
بنابراین عقیده توحید(یکتاپرستی) در دین،به منزله سر برای بدن است که اگر سر وجود نداشته باشد بدنی وجود نخواهد داشت.
همچنین اگر انسانی دارای عقیده توحید نباشد ویا عقیده اومخلوط با شرک باشد بقیه اعمال او مانند: نماز، زکات،روزه،حج وغیره هیچ اعتباری نخواهند داشت وهرگز قبول نخواهند شد.
به همین خاطر اسلام قبل از هرچیز(نماز،روزه...) از ما میخواهد که شهادتین را بر زبان جاری کنیم وبه وحدانیت ویکتایی خداوند اقرار کنیم واعلام نفرت وانزجار ازشرک با تمام انواعش بکنیم.
اگر کمی در سیرت نبوی تأمل کنیم می بینیم اولین مسئله ای که رسول خدا مأمور به تبلیغ آن می باشد توحیدوگفتن "لا إله إلا الله" می باشد.
ایشان سیزده سال از عمر دعوت را به ثبات وتحقق بخشیدن به عقیده پاک وصحیح اختصاص دادند وبعد ازآن بود که احکام ازقبیل:(نماز،روزه...)فرض شد.
اما متأسفانه امروزه در بین مسلملنان به این مسأله اهمیت چندانی داده نمی شودواین خود باعث شده تا افراد دارای عقایدی سست ولرزان باشندوبعضاً مخلوط به شرک هم بشود"العیاذ بالله".